خاطرات سیاسی قوام السلطنه

ارسال شده توسط: رحیم زاده | تاریخ انتشار: 2023-03-24 13:24:26 | | نظرات 0

نظری به یادداشتهای قوام السلطنه

کتاب قوام السلطنه در آغاز یادداشتهای خود پس از شرح مسافرت به مسکو و ملاقات با ژنرالیسم استالین نوشته است: «من با یک صفای باطن نسبت به روسها به مسکو ،رفتم در حالی که با یک مغز پر تزویر درباره آنها به تهران بازگشتم.»

پس از بازگشت از مسکو اولین مرحله بازی ای که قوام میخواست با روس ها بکند تشکیل حزب دموکرات ایران بود، زیرا او خوب می دانست که برای مقابله با جمعیتی موجود یک جمعیت مشابهی لازم است و تشخیص داده بود که با سرنیزه نمی توان به جنگ اجتماع رفت بنابراین برای از هم پاشاندن حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان و حزب کومله کردستان لازم بود یک حزب قوی و متشکل در سراسر به وجود آورد تا در هنگام لزوم بدست مردمی که در این حزب سیاسی اجتماع میکنند آن احزاب را کوبید و برای همیشه قلم قرمز بـه روی نام آنها کشید.

جهت خرید کتاب به وب سایت کتاب طلا مراجعه کنید

یکی از خصوصیات اخلاقی قوام این بود که وی نسبت به همه کس بدبین بود و همه چیز را با عینک سوءظن می نگریست و به همین جهت بود که در بدو زمامداری خود یک سازمان مخفی تشکیل داده بود که تا روز آخر هم کسی از اصرار این سازمان آگاهی نیافت. وظیفه این سازمان مخفی کسب خبر و خرید اطلاعات بود و مخصوصاً در کلیه احزاب و جمعیت ها این سازمان مخفی اشخاصی را خریده بود کـه بـه نفع قوام جاسوسی میکردند... قوام السلطنه در یادداشتهای خود کلیه آنها را در لیست اسامی کسانی که از بودجه سری حزب دموکرات استفاده کرده اند آورده است بوسیله همین سازمان جاسوسی بود که قوام السلطنه پس از بازگشت از مسکو خبری دریافت داشت که حزب توده در صدد ائتلاف با حزب ایران است. پس برای مقابله و خنثی کردن فعالیت های سیاسی و اجتماعی این احزاب قوی به فکر تشکیل حزب دموکرات افتاد و بلافاصله دستور داد که مرامنامه و اساسنامه جامعی برای این حزب نوشته شود. در این میان مظفر فیروز برای آن که بتواند رل حساس این حزب را در دست بگیرد خودش به تنهایی داوطلب تنظیم این مرامنامه و اساسنامه شد و پس از چند روز مطالعه مرامنامه ای نوشت که بسیار جالب و در عین حال مترقی بود.

کتاب خاطرات سیاسی قوام السلطنهپس از تهیه و تنظیم مرامنامه و اساسنامه حزبی قوام السلطنه در شب یکشنبه نهم تیرماه ۱۳۲۵ ضمن نطق مؤثری که در رادیو ایراد کرد تشکیل حزب دموکرات ایران را اعلام داشت برای تمام افرادی که خطر حزب توده را در بالای سر خود احساس می کردند تشکیل حزب دموکرات مژده بزرگی بود و همه دریافتند که تنها بوسیله همین حزب میشود ریشه احزاب چپ را که در ایران به مرحله خطرناکی رسیده بودند از بیخ برکنند.

انتشار نطق قوام به همان اندازه که برای سرمایه داران، ملاکین افراد متعصب و آنها که نسبت به مرام کمونیسم بغض و کینه فراوانی در د

داشتند امیدبخش بود؛ به همان اندازه برای پیشه وری و همدستانش ناهنجار می نمود. روز بعد مردم بطور عجیب و بی سابقه ای از این حزب نوظهور استقبال کردند و با ولع و اشتیاق عجیبی به کلوپ مرکزی حزب که در کافه شهرداری قرار داشت هجوم بردند تا نام خود را در دفتر اعضای حزب دموکرات ایران ثبت نمایند.

بدیهی است که این استقبال ،عجیب زعمای حزب توده و فرقه دموکرات را سخت ناراحت و نگران ساخت و به روسها بیدارباش دادند که زیاد هم نباید به فعالیت های قوام السلطنه از دریچه چشم خوشبینی نگریست ولی در اینجا باز هم مظفر فیروز نیرنگ ماهرانه ای به کار برد و آن این بود که قبل از وقـت بـه روسها حالی کـــرده بـود که زیاد هم نمیشود به حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان اعتماد کرد، اجازه بدهید من بدست قوام السلطنه یک حزب جدید تشکیل بدهم تا بوسیله این حزب بتوانیم به مقاصد سیاسی خود جامه عمل بپوشانیم.» به همین جهت بود که روسها بعد از تشکیل حزب دموکرات تردید داشتند که آیا وجود این حزب موجبات پیشرفت مقاصد سیاسی آنها را فراهم خواهد ساخت یا سدی در مقابل آن خواهد بود! زیرا اگر مظفر فیروز در ایران باقی میماند روی اعتمادی که به او داشتند ممکن بود در آینده بهره هایی از وجود حزب دموکرات بگیرند، ولی روسها از این وحشت داشتند که مظفر در مقابل آن همه دشمنانی که برای خود ایجاد کرده است و در رأس آنها دربار قرار داشت نتواند ایستادگی کند و از میدان در برود و سرنوشت بدست افرادی بیفتد که مخالف اصول و تئوریهای مارکسیسم بودند. بطوری که همه می دانند بالاخره ایــن كابوس حقیقت پیدا کرد و مظفر به عنوان سفیر کبیر به مسکو روانه شد و زمام امور حزب دموکرات بدست عده ای افتاد که درست در جبهه مخالف روسها صف بندی کرده بودند در رأس این دسته احمد آرامش قرار داشت که بعد از عزیمت مظفر فیروز با سمت دبیرکل حزب كلية امور حزبی را زیر نظر گرفت فعالیت او هنگامی که تصدی وزارت کار و تبلیغات را به عهده داشت باعث از هم پاشیدن شورای متحده گردید. قوام السلطنه بوسیله همان سازمان مخفی اطلاع پیدا کرده بود که روز یکشنبه نهم تیر مقاوله نامه ائتلاف بين حزب توده و حزب ایران منعقد خواهد شد دکتر یزدی و دکتر کشاورز از طرف حزب توده و اللهیار صالح و مهندس فریور از طرف حزب ایران این مقاوله نامه را امضا خواهند کرد. به همین جهت بود که او شب قبل از آن روز یعنی در ساعت بیست و یک روز شنبه هشتم تیرماه تشکیل حزب دموکرات ایران را اعلام داشت.

در اینجا قوام برای مقابله با عوامل مؤثر حزب توده و فرقة دموکرات که عموماً افرادی ماجراجو، بیباک و از جان گذشته بودند ناگزیر بود که عده ای عناصر حادثه جو و ماجرا طلب را به حزب دموکرات وارد کند زیرا افراد صاحب عنوان و کندرو استعداد و انرژی مبارزه با صف ورزیده و جنگ آزموده حزب توده و فرقه دموکرات را نداشتند چون این افراد گمنام و حادثه جو پایه گذار حزب دموکرات شده بودند مخالفین قوام از قبیل سید ضیاءالدین طباطبائی، دکتر طاهری و سید محمد صادق طباطبائی در عین خوشحالی از تشکیل حزب دموکرات از آن وحشت داشتند که مبادا پس از رهایی از چنگال حزب توده در دست عناصر مخالف حزب توده که در عین حال با مرتجعین و عمال سیاسی دست راستی هم به نظر بغض و کینه نگاه می کردند، گرفتار بشود. برای آنها خطر ارسنجانی ،فروزش عمیدی نوری و عباس شاهنده به مراتب بیش از سید جعفر پیشه وری غلام یحیی، روستا و اردشیر آوانسیان بود؛ زیرا آنها چون توده ای نبودند و مبارزات نمایانی هم با حزب توده کرده بودند نمی توانستند مورد تکفیر قرار بگیرند و ماسک بیگانه پرستی و کمونیستی بر پیشانی آنها لایتچسبک بود.

https://ketabtala.com

ارسال نظر